آخرین مطالب

یاداشت/عبدالمجید قمیصی:جغرافیا وتاریخ آبپخش

راه ارزشمند برازجان گناوه از ميان اين شهر مي گذرد و آن را دو بخش مي كند. گذشتن اين راه بزرگ از شهر و بودن زمين هاي هموار و بارده در پيرامون آن و بهره برداري از آب رودخانه ي شاپور رشد و پيشرفت و رونق و گسترش فراوان اين شهر.........


را در پي داشته است. از ده ها سال پيش باغ هاي خرماي پر شمار و نخلستان هاي انبوه در پيرامون آن برپاگرديده و يكي از كانون هاي توليد و خريد و فروش خرما از آن ساخته است. اما با همه ي اين ها آبپخش بسيار دير شهر گرديد و با اينكه گستردگي بسياري دارد چهره و سيماي آن بيشتر روستايي است تا شهري و در بيشتر بخش هاي آن اصول شهرسازي و خانه سازي پياده نشده است. بولوار هاي انقلاب (خیابان اصلی) ، وحدت(بهرام آباد)، امام خمینی(قلایی)، خیابان شهدا(بسیج) و خیابان نادم بزرگ ترين و ارزشمند ترين خيابان هاي شهر هستند. بيشتر ساختمان ها جداي از شمار اندكي در كناره ي اين 5 خيابان همگي كاربري مسكوني دارند. شهر آبپخش را از سه سمت مغرب، جنوب و مشرق نخلستان فرا گرفته و تنها از سوي شمال جا براي ساخت و ساز و گسترش شهر وجود دارد. بازارچه اي كه شهرداري در اين شهر ساخته هنوز رونقي پيدا نكرده و بخش بزرگ فروشگاه ها و كارگاه ها در كناره ي بلوار انقلاب  پديد آمده اند. كانون هاي اداري و خدماتي و رفاهي بيشتر در محله ي درواهي قرار دارند و اين بخش به تنهايي نزديك به 65% جمعيت شهر را در خود جاي داده است. مساحت اين شهر بيش از 700 هكتار است. در سمت شمال شهر آبپخش دشتي پهناور و با زمين هاي ماسه اي گسترده است. راه بزرگ برازجان ـ گناوه از شهر گذشته و اين دشت را نيز دو پاره مي كند. كانال آب رساني خاكي كهن و باستاني به نام (جوقيل) با درازا و پهنا و ژرفناي بسيار بزرگ و شگفت آورش كه بازگو كننده ي تلاش و دانش و آگاهي بالاي ايرانيان كهن است نزديك به يك كيلومتري اين شهر است. زمين هاي ماسه اي شمال آبپخش يكي از جاهاي مهم رويش و رشد درختچه ي زيباي غرق است. اگر شهروندان در نگهداري و جلوگيري از نابودي اين گياه با ارزش تلاش كنند در زمان كوتاهي جنگلي انبوه از آن پديد خواهد آمد.
اندكي شمال تر، گردشگاهي معروف به (چهار راه) با تپه ماهور ها و انبوه درختان كنار (سدر) وحشي در زمستان ها گردشگران بسياري را به سوي خود مي كشاند اما با بهره كشي هاي نادرست هم چون بريدن درختان و جولان دادن موتور سواران بر روي تپه ها كم كم از ميان مي رود و نابود مي شود. در سمت جنوب آبپخش باغ هاي سرسبز و انبوه خرما با كانال هاي آب رساني پر آب و پر شمار چشم اندازي بسيار زيبا دارند. ورودي شهر از اين سو به درازاي نزديك به يك كيلومتر با بودن اين نخلستان ها و جوي هاي آب در دو سوي آن نمايي ويژه دارد و در تمام جاده ي برازجان ـ گناوه و تا خوزستان مانندي ندارد. سمت مشرق آبپخش را نيز نخلستان فرا گرفته است. نزديك و چسبيده به شهر كانال بزرگ آب رساني آبپخش و اندكي آن سوتر نيز رودخانه ي شاپور مي گذرد. آب اين رودخانه با ساختن سد ذخيره اي و افزايش بسيار باغات و خشكسالي هاي پي در پي كاهش چشم گيري يافته است. خاك برداري ها و خاك ريزي هاي خود سرانه و رها كردن نخاله هاي ساختماني نيز چهره ي طبيعي و زيباي گذشته ي آن را دگرگون و بسيار ناپسند كرده است. سمت مغرب شهر آبپخش را نيز نخلستان ها و باغ هاي پر بار و پر شمار خرما فرا گرفته است.
جمعيت: در سال 1345 سه روستايي كه امروزه شهر آبپخش را ساخته اند روي هم 3481 نفر جمعيت داشته اند. در اين سال درواهي بيشترين و بهرام آباد كمترين جمعيت را داشته است. ده سال پس از آن و سال 1355 جمعيت سه روستا به 4573 نفر افزايش يافت.
در اين سال نيز درواهي به تنهايي نيمي از جمعيت را دارا بوده است. در سال 1365 با نرخ رشد 1/ 7 درصد جمعيت آبپخش به 9172 نفر رسيد. در اين زمان جمعيت درواهي 5722 نفر بوده است. در سال 1375 با 3/ 3 درصد رشد جمعيت آبپخش به 12798 نفر افزايش يافت. برآورد جمعيت آبپخش در سال 1380 از سوي سازمان مديريت و برنامه ريزي 14858 نفر بوده است. فشردگي جمعيت اين شهر نزديك به 22 نفر در هر هكتار است.

شناسنامه ي شهرهاي استان بوشهر ـ استانداري بوشهر ـ 1381
ـ وجه تسميه و سابقه ي تاريخي:
نام آبپخش برگرفته از كانال هاي پر شمار آب رساني است كه آب رودخانه ي شاپور را به جاهاي گوناگون پخش مي كنند و كانون آن در نزديكي و جنوب اين شهر است. آبپخش نام تازه اي است و بيش از دو سه دهه از پيدايش آن نمي گذرد. نام قلاعي كه بيشتر اما به نادرستي قلايي نوشته و خوانده مي شود برگرفته از قلعه اي كهن بوده است كه در اين روستا وجود داشته و گويا هسته ي پيدايش روستا بوده است. در گذشته و از آغاز نام آن (قلعه اي) بوده كه كم كم به قَعِلي، قَلِي و سپس به قِلِي گراييده و در دهه هاي گذشته آن را به نادرستي قلايي ثبت كرده اند. بهرام آباد گويا برگرفته از نام بنيان گذار اين روستا بوده است. اما برخي بر اين باورند كه چون بهرام گور، پادشاه ساساني زماني در اين جا اردو زده دستور به ساخت اين روستا داده بوده است بهرام آباد ناميده شده است كه گمان نمي رود درست باشد. در مورد درواهي و وجه تسميه آن گمان ها و باورهاي گوناگون و بيشتر نادرستي وجود دارد. گروهي آن را به معناي هيچ و پوچ، برخي آن را به معني وادي و بيابان و برگرفته از واهه و صحرا دانسته اند، دسته اي به معناي در بيابان مانده، گروهي آن را به معناي جاي باز وگشاد، برخي به معناي زمين و جاي بلند دانسته اند و مانند آن ها. اما نام و زندگي درواهي هيچ زماني از آب جدا نبوده و برگرفته و بسته به آب بوده است درست مانند امروز، چرا كه اساس پيدايش آن از آغاز آب بوده است. نام درواهي برگرفته از يك كانال آب رساني بسيار كهن كه دربندي نيز در پايان آن ساخته بوده اند مي باشد. از گذشته هاي بسيار دور و از سده ها پيش در زمين هاي مشرق درواهي نخلستان هاي آباد و سرسبزي وجود داشته است. اين نخلستان ها از جنوب شرقي درواهي تا شمال شرقي آن و تا نزديكي هاي سعدآباد گسترده بوده اند كه بخش هايي از بازمانده هاي اين نخلستان هاي كهن و پير كه در گذشته به نام هاي ( پنج دنگه، زنگله، باغ بردي، شير خاني، حسن لوه و نيوي) ناميده مي شده اند هنوز نيز وجود دارند. مردم هر ساله با به كار گيري مواد طبيعي چون خاك، سنگ، چوب، و مانند آن در جاي سد كنوني سعدآباد سدهايي موقتي مي ساخته اند كه با آغاز فصل بارندگي با اولين سيلاب از بين مي رفته اند. كانالي نيز ساخته بوده اند كه آب سدها را به نخلستان ها و باغ ها مي رسانده است. كانال آب رساني كنوني و اصلي آبپخش بعد ها و در زمان رضا شاه در مسير همان كانال و با استفاده از گودي آن ساخته شد. كانال و جوي قديمي تنها تا جنوب شرقي درواهي كشيده مي شد و در جايي كه پلي به نام (شيخي) ساخته شده به پايان مي رسيد و در همين جا دربندي ساخته بودند كه كار شير اطمينان را انجام مي داد. يعني در زمان هايي كه به همه ي آب كانال نياز داشتند آن را مي بستند و در زمان هايي كه آب بيش از اندازه نياز بود كمي آن را باز كرده و سر ريز آب از راه جوي كوچكي دوباره به سمت رودخانه باز مي گشت تا به كانال اصلي و بند باغ ها آسيبي نرسد. اين دربند داراي اهميت بسياري بوده و به گمان داراي نگهبان شبانه روزي بوده است. در گويش بومي اين دربند (دَرّاوه) ناميده مي شده است كه از دو بخش (در+ آبه) به معني در آب ساخته شده است. روستايي كه در كنار دَرّاوه ساخته شده بود برگرفته از نام آن به دَرّاوِي (دَرّابه اي) معروف گشت. كم كم و در درازاي سال هاي بسيار دَرّاوِي به دَروِي تبديل شد. در سال ها و دهه هاي گذشته و هنگام ثبت نام آن به پيروي از روال تبديل واژه هاي بومي و محلي به شكل درست و كتابي آن مانند تبديل برگِي به بارگاهي يا گدِي به گدايي يا كِهي به كاهي نام دَروِي را به دروايي و درواهي ثبت نموده اند. معني واژه ي «دَرّاوه» در كتاب سيري در گويش دشتستان راه آب انتهاي بندهاي بعد باغ كه در ديواره ي خاكريز قرار دارد و سر ريز آب را به بندهاي بعد هدايت مي كند آمد است. در مورد ديرينگي و پيشينه ي روستاهاي درواهي، قلاعي و بهرام آباد و زمان ساخت آن ها آگاهي درستي نيست.